راستیت اش با عذرخواهی از دوستان، حال و حوصله و وقت نوشتن ندارم اصلن. امروز اما آغاز 10 سالگی وبلاگمه. دیدم حیفه چیزی ننویسم.
یادمه که از طریق مربی و معلم سنگنوردی و کوهنوردی ام آقای علی پارسایی با وبلاگ آشنا شدم. چیزی حدود سه ماه بعد از اولین وبلاگ فارسی. رفتم نوشته ها و راهنمای آقای درخشان در این باره رو خوندم و اینجا رو ساختم. یادمه خیلی با هیجان و شور و اشتیاق بعد از ساختن و نوشتن چند پست کوچک و ساده رفته بودم رصدخانه زعفرانیه و داشتم برای دوستان توضیح می دادم که جریان از چه قراره. خیلی قشنگ به حرف هام گوش دادند و بعد همین طور منو نگاه کردند! حدس زدم چیزی از جریان دستشون نیومده. خلاصه این سالها بالا و پایین، کم و زیاد اینجا نوشتم. امیدوارم از آسیبهای زمانه دور بمونه وبلاگم.
یادمه که از طریق مربی و معلم سنگنوردی و کوهنوردی ام آقای علی پارسایی با وبلاگ آشنا شدم. چیزی حدود سه ماه بعد از اولین وبلاگ فارسی. رفتم نوشته ها و راهنمای آقای درخشان در این باره رو خوندم و اینجا رو ساختم. یادمه خیلی با هیجان و شور و اشتیاق بعد از ساختن و نوشتن چند پست کوچک و ساده رفته بودم رصدخانه زعفرانیه و داشتم برای دوستان توضیح می دادم که جریان از چه قراره. خیلی قشنگ به حرف هام گوش دادند و بعد همین طور منو نگاه کردند! حدس زدم چیزی از جریان دستشون نیومده. خلاصه این سالها بالا و پایین، کم و زیاد اینجا نوشتم. امیدوارم از آسیبهای زمانه دور بمونه وبلاگم.